به گزارش تحریریه، بررسی سخنان محمدرضا فرزین رئیس کل جدید بانک مرکزی نشان می دهد که انتظار از تغییرات در بانک مرکزی با واقعیات منطبق نیست و فرزین نمی تواند الویرا نبیولینای(رئیس بانک مرکزی روسیه) ایران باشد و نهاد پولی را مانند روسیه ساماندهی کند که به الگویی جهانی تبدیل شده است.
رئیسکل بانک مرکزی در نشست هماندیشی با اقتصاددانان مهار تورم را سیاست اصلی و محوری بانک مرکزی در دوره جدید اعلام کرد. در این نشست که عده ای تحت عنوان اقتصاددان جمع شده بودند و تنها چهره برجسته آنها دکتر تیمور رحمانی بود؛ که نشان می دهد با یک گعده محدود سیاسی روبرو هستیم و نه محفل کارشناسی؛ سخنانی مطرح شد که نشان می دهد ریلگذاری غلط گذشته ادامه پیدا می کند و انتظار تغییرات پایه ای از مدیریت جدید، با واقعیات منطبق نیست. تورم پایان پیدا نمی کند. بحران ادامه دارد.
محمدرضا فرزین رئیس کل جدید بانک مرکزی گفت:
- سیاست فعال پولی و بانکی را در این دوره عملیاتی میکنیم بر همین اساس، برای مهار تورم نیز کنترل تقاضاها از ناحیه نقدینگی و خلق پول در کنار عوامل تاثیرگذار سمت هزینه در دستور کار جدی بانک مرکزی قرار دارد.
- انضباط بخشی پولی، تنظیم رابطه دولت با بانک مرکزی، اجرای دقیق سیاست تثبیت نرخ ارز در سامانه نیما و استفاده بهینه از ابزارهای پولی برای مهار تورم و نقدینگی اهمیت دارد.
- حفظ ارزش پول ملی و کنترل تورم از جمله رسالتهای اصلی تمام بانکهای مرکزی است. این بانک در چارچوب سیاست تثبیت، سیاستگذاری و اقدام میکند و در این راستا، قطعا اقتدار بانک مرکزی در حوزههای تخصصی پولی و بانکی احیا و عملیاتی خواهد شد.
- تامین مالی سرمایه در گردش موردنیاز واحدها و بنگاههای تولیدی از اولویت های مهم بانک مرکزی است؛ البته تامین مالی بلندمدت واحدهای تولیدی و اقتصادی را باید به بازار سرمایه و تخصصی مربوطه محول کرد تا از ابزارهای مالی دیگر نیز در این زمینه استفاده شود.
- تخصصی کردن و تفکیک بانکها در قالب بانکهای توسعهای، تخصصی و تجاری به همراه تدوین مقررات و ضوابط مجزا برای هر گروه از این بانکها، یکی از ضرورتهای اصلاح نظام بانکی به شمار میرود.
- نظارت دقیق برعملکرد شبکه بانکی، کنترل مقداری ترازنامه و اضافه برداشتها، تسهیلاتدهی هدفمند، کنترل نقدینگی، چگونگی مصرف اعتبارات در شبکه بانکی و برخورد با بانکهای ناتراز و ناسالم از ضرورتهای مهم است. بانک مرکزی در این راستا قطعا بصورت فعالانه و تخصصی ورود خواهد کرد تا علاوه بر دستیابی به اهداف پیش بینی شده، هدایت هدفمند تسهیلات بانکی به سمت تولید و خدمات مولد هم بصورت هوشمند، عملیاتی شود.
- اصلاح نرخ سود سپردهها و تسهیلات بانکی برای کنترل تورم ضرورت دارد و باید نظارت قوی اعمال شود.
- اجرای سیاست تثبیت نرخ 28500 تومانی در سامانه نیما برای واردات کالاهای اساسی، مواد اولیه و ماشین آلات و تجهیزات تولید را به منظور ثبات بخشی به بازار ارز و کاهش انتظارات تورمی دنبال خواهد شد.
- با رفع برخی نواقص بازار متشکل ارزی، آنرا در قالب بازار مبادله ارزی تقویت میکنیم. در تلاشیم علاوه بر تامین نیازهای ارزی بخش کالاهای اساسی و مواد اولیه و تجهیزات تولید که از طریق سامانه نیما تامین می شود دیگر نیازهای ارزی مردم را که مشتمل بر 40 ردیف است در بازار مبادله ارزی تامین شود.
این 9 محور را با معیار و سنجه کارشناسی باید ارزیابی کرد تا مشخص شود انجام برخی از آنها نیازمند زمینه هایی است که در دولت درباره آنها حتی صحبت هم نمی شود و فهم نشده است، و از سوی دیگر، جای مسائل مهمی در این بحث ها خالی است.
- این محور به طور کلی قابل ارزیابی نیست و باید تاکید کرد که با گزاره تکراری و رایج در ادبیات اقتصادی حاکم بر سیاست و رسانه در ایران مواجه هستیم که حساسیت بیمارگونه به نقدینگی دارد و نمی تواند مرز بین کیفیت انواع نقدینگی را فهم کند.
- تمام این 3 محور یعنی: تنظیم رابطه دولت و بانک مرکزی، تثبیت نرخ در سامانه نیما و استفاده بهینه از ابزارهای پولی(یعنی چه؟) هم انجام شود، تورم مهار نخواهد شد.
- این گزاره هدف کلان است و برنامه هایی که باعث دستیابی به آن می شود را باید ارائه کرد.
- گزاره ایرانی شده "تامین مالی سرمایه در گردش بنگاههای تولیدی" از مبنا غلط بوده و بی معنی است و بنگاه نباید با وام گیری؛ سرمایه در گردش خود را تامین کند. این ردیف که عمده وام ها را تشکیل می دهد راهی بازارهای سفته بازانه می شود و چون ریسک وام ها تکلیف نشده و بر دوش بانک مرکزی است، منجر به خلق پول "زشت" و بدکیفیت می شود.
- گزاره ای درست است که باید با قانونگذاری انجام شود.
- چیزی به اسم هدایت تسهیلات به سمت تولید وجود ندارد و این گزاره هم "ایرانی شده" مفاهیم پایه است. تولید باید در بازار اولیه تامین مالی شود و نقش بانک ها به دلیل مساله مهم "ریسک"؛ حاشیه ای است. مهار تورم از محل کنترل ترازنامه بانک ها غیرممکن است و فقط کاغذبازی برای استفاده از منابع بانک مرکزی را طولانی تر می کند که اهمیتی ندارد و صاحبان سیاسی بانک ها قدرت کافی برای غلبه بر دیوانسالاری موجود را دارند.
- مبهم است و باید عدد گفته شود. اما راهکار درست این است که نرخ سود سپرده باید محو شود و تسهیلات هم با نرخ سود کاهنده به وام گیرندگان خرد که ریسک بازپرداخت ناچیزی دارند داده شود تا هم محو نقدینگی تضمین شود و هم تقاضای کل(AD=aggregate demand) تقویت گردد.
- تثبیت عدد 28500 تومانی در سامانه به طور مطلق بر اتمسفر اقتصاد کلان بی تاثیر است و در نظام چندنرخی ارزی، قیمت کالاها را چه وارداتی باشد و چه داخلی سنجاق شده به قیمت دلار، در بازار نقدی(حتی با 2 درصد عمق) تعیین می شود.
- باید ارز را تک نرخی کرد و هر سیاستی برای آرام سازی بازار ارزهای خارجی غیر از تک نرخی شدن ارز به ناکجاآباد ختم خواهد شد. اگرچه علاج تورم راهکار دیگری دارد و باید به سراغ پول و بانک رفت که در ادبیات رئیس بانک مرکزی هم به آن پرداخته نشد!
از محتوای سخنان محمدرضا فرزین در نخستین نشست تخصصی با مخاطبان نمی توان به نقشه راه منسجمی رسید که نویدبخش روزهای خوب و مهار تورم پس از 5 دهه بحران باشد. با این محورها نمی توان امیدوار بود که فرزین به الویرا نبیولینای ایران تبدیل شود و متاسفانه باید گفت که تورم بالا ادامه دارد و سیاست "ایجاد تورم" همچنان در دستورکار بانک مرکزی قرار دارد که خروجی آن مستهلک شدن اقتصاد ایران و رفاه مردم است که می تواند به یک بحران عظیم امنیتی ختم شود.
پایان/
نظر شما